نقد و تحلیل برنامه‌سازی در تلویزیون از نگاه اسماعیل میرفخرایی

990

اسماعیل میرفخرایی مجری و تهیه‌کننده قدیمی تلویزیون که از منتقدان جدی عملکرد برنامه‌سازی در تلویزیون و اجرای مجری‌های آن است می‌گوید علاوه بر اینکه سطح سلیقه مخاطبان نزول پیدا کرده برنامه‌سازی با اصول استاندارد هم افول پیدا کرده و همین مسئله روی اجرای مجریان این رسانه نیز تاثیر منفی گذاشته است.

 

نژلا پیکانیان: شاید مخاطبان جوان تلویزیون چهره اسماعیل میرفخرایی تهیه‌کننده و مجری قدیمی صدا و سیما را به خاطر نیاورند اما حتما نام او را از پدر و مادرهایشان که بیننده چند شبکه انگشت‌شمار در دهه شصت و حتی قبل از آن بودند شنیده‌اند. میرفخرایی از سال ۱۳۴۵ کارش را به عنوان مجری و تهیه‌کننده برنامه‌های علمی، مجموعه‌ای به نام دانش در رادیو و تلویزیون آغاز کرد؛ برنامه‌ای که اولین برنامه علمی تلویزیون ایران به حساب می‌آید.

 

او این روزها اما از تلویزیون و اجرا در آن فاصله گرفته و ساز و کار برنامه‌سازی در این رسانه را هم صحیح نمی‌داند. میرفخرایی معتقد است رفتار مجریان این روزهای تلویزیون حتی مورد پسند یک جمع دوستانه یا مهمانی هم نیست چه برسد به آنتن زنده تلویزیون که حالا عرصه‌ای شده برای نشان دادن مجری‌هایی که بدون هیچ تستی وارد سازمان صدا و سیما می‌شوند.

 

این روزها هم از گاف‌های مجریان تلویزیون در فضای مجازی و رسانه‌ها کم نمی‌بینیم و نمی‌شنویم، همین موضوع باعث شد تا به سراغ میرفخرایی برویم و درباره استاندارهای مجری‌گری محترمانه و درست با او به گفت‌وگو بنشینیم. حاصل این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

 

در چند روز گذشته برخورد نسنجیده مجری یک برنامه تلویزیونی با مهمانش واکنش‌های زیادی را در رسانه‌ها و فضای مجازی در پی داشته، این دست اتفاق‌ها در صدا و سیما تازگی ندارد و هرازگاهی شاهد گاف‌های مجری‌های این رسانه هستیم. به نظرتان قواعدی که یک مجری باید به آنها پایبند باشد در حال حاضر در تلویزیون ما رعایت می‌شود؟

 

پیش از پاسخ به پرسش اصلی‌تان ذکر این نکته را لازم می‌دانم. من در این مورد بخصوص نمی‌توانم نظری دهم چون تلویزیون ایران را متاسفانه به جز بخش خبری‌اش که با حرص دنبال می‌کنم، آن هم به این دلیل که اشکالات تولیدی دارد. دیگر برنامه‌های شبکه‌های داخلی را خیلی کمتر از آن اندازه‌ای که باید نگاه می‌کنم. در واقع به جز برخی برنامه‌های علمی و شبکه مستند که برنامه‌هایش از سایر شبکه‌ها معقول‌تر است برنامه‌های دیگری را نگاه نمی‌کنم. اما درباره اجرا و رعایت قواعد آن که سوال کردید باید بگویم مشکلی که پیدا شده متعلق به امروز و دیروز نیست، ۴۰ سال است که این معضل در زمینه اجرا وجود دارد که ما آنها را می‌بینیم اما مشکلات بزرگتر و عمیق‌تر مربوط به تهیه‌کننده یک برنامه است که روی مجری نیز تاثیر می‌گذارد.

 

این مشکلاتی که درباره‌شان گفتید از چه منظری به تهیه‌کننده یک برنامه تلویزیونی مربوط می‌شود؟

یک تهیه‌کننده است که تصمیم می‌گیرد چه برنامه‌ای بسازد، متاسفانه علیرغم توسعه فنی شبکه‌ها و رادیو و تلویزیون تهیه‌کنندگی و ساخت برنامه در صدا و سیما رو به افول رفته و به همین نسبت روی اجراها نیز تاثیر منفی گذاشته است. در این شرایط، برنامه‌سازی استاندارد مشخصی ندارد و همه چیز به سلیقه شخصی برنامه‌سازی برمی‌گردد که مجری را انتخاب کرده است، افرادی که حتی با نگاه مدیران تلویزیون هم مجریان مناسب، قابل قبول و موجهی نیستند. این را هم به این دلیل می‌گویم که هر ماه برای من ۱۰۰ تا ۱۵۰ سی‌دی که فیلم اجراست می فرستند تا من نظر دهم.

 

از نظر من همه‌شان رد هستند و دلایل مختلفی هم برای این مسئله دارم. از میان این تعداد شاید ۲ یا ۳ نفر لیاقت اجرای یک برنامه تلویزیونی را داشته باشند که به مدیران می‌گویم. اتفاقا آنهایی که از نظر من ویژگی‌ها و لیاقت این کار را دارند در جایی مردود می‌شوند و افرادی که مثل فروشنده‌‌های تحمیل‌کننده بیشتر به دنبال بازاریابی هستند را به عنوان مجری می‌پذیرند. به نظرم سطح سلیقه مدیرانی که این افراد را برای اجرا قبول می کنند از سطح معمول جامعه پایین‌تر است.

پس در واقع برمی‌گردیم به همان سوال اول که اساسا اجرا در تلویزیون از قاعده خاصی پیروی نمی‌کند. شما هم موافق این مسئله هستید، درست است؟

اگر نخواهم حرفی زده باشم که اصطلاحا روی هوا باشد و به این سوال هم پاسخ دهم که آیا مجری نباید قواعدی را رعایت کند، باید بگویم مجری نماینده برنامه و سازمانی است که برنامه را برایش اجرا می‌کند. وقتی مجری بی‌شخصیت یا بی‌ملاحظه باشد و از ارتباطات محترمانه‌ای که که حتی در یک مهمانی با حضور چند بزرگتر رعایت می‌شود پا را فراتر می‌گذارد و یکباره با مهمانی که بزرگتر است خودمانی می‌شود و می‌گوید تو حالت چطوره؟ و این حرف‌ها یا لودگی می‌کند و ریختش را عوض می‌کند، مثلا مردها زیرابرویشان را به طور فاحشی برمی‌دارند، از نظر هنجارهای اجتماعی حتی در جامعه امروز ایران هم رد است. من نمی‌دانم این دوربین چه گرفتاری ایجاد می‌کند که افراد می‌خواهند با حرکات نامانوس خودشان را به جامعه عرضه کنند. بسیاری از مجریانی که امروزه با پررویی روی صفحه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران هستند اگر در یک مهمانی خانوادگی باشند از نظر حاضران آدم‌های مردودی هستند

 

از نظر شما به چه دلیل این اتفاق می‌افتد؟

به نظر من این مسئله چند دلیل می‌تواند داشته باشد، یکی اینکه بیشتر این افراد چون در عرصه‌های دیگر پذیرفته نشدند با قیافه‌ها و شکل و شمایلی تصنعی روی صفحه تلویزیون ظاهر می‌شوند. چرا؟ چون مثلا نمی‌توانند بروند بهیار یا حتی پزشک خوبی شوند. بنابراین چون معیاری هم در تلویزیون وجود ندارد می‌آیند گوینده تلویزیون می‌شوند.

 

معیارهای گویندگی از قدیم تا به حال دستخوش تغییرات زیادی شده، شما به عنوان تهیه‌کننده و مجری قدیمی تلویزیون معیارهای گویندگی و اجرا در تلویزیون را چه مواردی می‌دانید؟

معیارهای گویندگی عبارتند از دانستن زبان، سواد کافی برای اجرای آن برنامه، رعایت هنجارهای اجتماعی یعنی آنچه که در جامعه نیز ناپسند است و عدم رعایت آن هنجارشکنی محسوب می‌شود، مثلا اینکه مجری در برنامه‌ای مهمانش را به سخره بگیرد یا به او توهین کند. داخل پرانتز هم این نکته را بگویم که صدا و سیما مردمی را مخاطب قرار می‌دهد که افراد طبیعی و عادی جامعه هستند و حرکات نامانوس را نمی‌پذیرند.

 

به عبارت ساده‌تر باید بگویم بسیاری از مجریانی که امروزه با پررویی روی صفحه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران هستند اگر در یک مهمانی خانوادگی باشند از نظر حاضران آدم‌های مردودی هستند. پس رعایت هنجارهای اجتماعی در عرصه اجرا برای یک مجری بسیار ضروری است. تعهد به مخاطب و مهمان برنامه هم اصل دیگری است که در زمینه اجرا باید رعایت شود.

 

یک مجری حق ندارد برای محبوبیت برنامه به یک فرد بیچاره‌ای که مهمان او شده اهانت کند. اما خیلی از مجریان دائم این کار را انجام می‌دهند چون فکر می‌کنند با این رفتارها خودشیرینی می کنند. این مجریان تعلیمات اجرا ندیدند، آنها باید بدانند تلویزیون خانه خاله نیست، تلویزیون برای یک جامعه است، آبروی یک نظام است اما این مجری‌ها با حرکات و رفتارهای شنیع‌شان آبروی تلویزیون و نظام جمهوری اسلامی ایران را می‌برند.

 

مجری‌ها تلویزیون ایران بهتر است از اجرای مجری‌های تلویزیون محترم دنیا یاد بگیرند، مقایسه کنند بینند کدام یک از آنها حرکات شنیعی که اینها انجام می‌دهند را روی آنتن تلویزیون اجرا می‌کنند. شنیع هم مترادف می‌شود با هنجار جامعه، یعتی اگر هنجار جامعه من مثلا با خالکوبی در روی پیشانی یا ابروی برداشته برای مردان مخالف است، من هم نباید در تلویزیون این کار را انجام دهم. تلویزیون مربوط به مخاطبان محافظه‌کار است.

 

من از کسانی که به عنوان مجری روی آنتن تلویزیون می‌روند این خواهش را دارم، فرض کنید به یک مهمانی با حضور چند فرد بزرگتر یا مراسم خواستگاری‌تان وارد شدید، رفتارتان روی صفحه تلویزیون مثل آن مهمانی باشد، شرم و حیا داشته باشید و حرمت نگه دارید.

 

چقدر از این مسائلی که درباره‌شان صحبت کردیم به شهرت‌طلبی افراد برمی‌گردد؟ مجری که خیلی نتوانسته برای خودش به لحاظ حرفه‌ای موقعیتی دست و پا کند شاید بدش نیاید هر چند وقت یکبار با درست کردن یک حاشیه شهرت بیشتری برای خودش خریداری کند و برای مدت کوتاهی هم که شده خودش را سر زبان‌ها بیاندازد. شهرت طلبی در این نوع رفتارها چقدر دخیل است؟

خیلی زیاد، بی‌سلیقگی‌های بعضی از مخاطبان سبب می‌شود اگر حتی یک موجود عجیب و غریب را هم در تلویزیون هر شب نشان دهند برای مردم محبوب شود. ما در گذشته مثالی داشتیم و می گفتیم اکر یک چوب را هر شب در تلویزیون بگذاریم مردم عاشق آن چوب می‌شوند، حالا هم همینطور است و چون سلیقه مردم درباره اجرا افول پیدا کرده است این اتفاق می‌افتد. همین می‌شود که مجری که مثلا زبانش هم می‌گیرد اما وقتی در تلویزوین راه می‌رود مردم فکر می‌کنند او یک آرتیست است او هم این توجه را به خودش می‌گیرد و خیال می‌کند یک هنرمند جهانی شده است. در نتیجه حتی جلوی تهیه کننده قلابی‌اش هم می‌ایستد.

 

به نظرم یکی از مواردی که می گویم در امتحان شفاهی مجریان باید رعایت شود تست روانی است، اینکه مجری که قرار است آنتن تلویزیون را در اختیار بگیرد چقدر سلامت روانی دارد. اگر این شخص برای انتقال محتوای برنامه که می‌تواند فکاهی، دانش یا خبری باشد می‌آید انتخاب او درست است اما اگر برای فروش خودش می‌آید باید گفت این دستگاه گران و عریض و طویل برای فروش و شخصیت دادن به یک آدم بی‌شخصیت نیست.

 

به نظر شما چرا این اتفاق می‌افتد و افراد در جایگاه خودشان قرار نمی‌گیرند؟

ما در برنامه‌سازی تلویزیون برای اینکه محبوب مردم شویم پایین‌تر از سطح جامعه افراد را به عنوان مجری انتخاب می‌کنیم. در حالیکه مجری تلویزیون نمی‌گویم باید صد قدم بلکه دو قدم از جامعه جلوتر باشد و حرفی برای جامعه و مخاطبانش داشته باشد. ما یک مجری را در میان مردم می‌فرستیم و او از یک لات معمولی لاتی‌تر حرف می‌زند. بعد هم که از او می‌پرسیم چرا می‌گوید می‌خواهم برنامه محبوب شود، اما با لات بازی و لودگی و خراب کردن دیگران که نمی‌شود محبوب شد.

 

من از کسانی که به عنوان مجری روی آنتن تلویزیون می‌روند این خواهش را دارم، فرض کنید به یک مهمانی با حضور چند فرد بزرگتر یا مراسم خواستگاری‌تان وارد شدید، رفتارتان روی صفحه تلویزیون مثل آن مهمانی باشد، شرم و حیا داشته باشید و حرمت نگه دارید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه