هنرهای نمایشی شکلی از هنر است که برخلاف هنرهای پلاستیکی، هنرمند در آن با استفاده از بدن و فیزیکِ خود در وهلهٔ نخست و سپس بهرهگیری از امکانات دیگر به خلق هنر خود میپردازد. اصطلاح «هنرهای نمایشی» برای اولین بار در سال ۱۷۱۱ در زبان انگلیسی برای مجموعهای از هنرهای دیداری متکی به بازیگر مورد استفاده قرار گرفت.
تقسیمبندی
هنرهای نمایشی شامل: انواع رقص، موسیقیِ زنده، اپرا، تئاتر (زنده و عروسکی)، سینما، شعبدهبازی و تردستی، داستانگویی، نمایشهای سیرک (بندبازی، معرکه گیری، کار با حیوانات و نمایشهای پهلوانی) و سایر هنرهای مشابه است. هنرمندانِ این نمایشها با عنوانهایی چون: هنرپیشه، کمدین، رقصنده، شعبدهبازان، معرکه گیران، نوازندگان و خوانندگان نام برده میشوند.
و اما سیرک و معرکه گیری
رومیان اولین کسانی بودند که واژهٔ سیرک را بهکار بردند در آن زمان به محوطهٔ وسیعی که محل نمایشهای مهیجی همچون اسب دوانی، آکروبات، مسابقه ارابه رانی و کشتی بود سیرک گفته میشد. نوع جدید سیرک از سالهای ۱۷۰۰ میلادی آغاز به کار کردهاست و در آن از شعبده باز، دلقک، آکروبات باز و همه نوع حیوان رام شده و حتی شیر و خرس هم استفاده میشود
معرکهگیری
معرکهگیری که در دسته بندی کلی سیرک جای می گیرد، معرکه گیری از گروه نمایش های سنتی است که با هدف سرگرم کردن مردم و در میدانها اجرا می شدند. به محل نمایش معرکه و به نمایش دهنده معرکه گیر میگویند که بـا کمک حیوانات یا اشیا یا زور خود اعمالی عجیب انجام می دهد و بینندگان را سرگرم می کند. این نمایش عمومی است معرکهگیری در ایران و احتمالاً بعضی از دیگر کشورهای غرب آسیا، نمایشی است سنتی از برخی حرکات قدرتی همچون پاره کردن زنجیر با زور بازوان، شکاندن سنگ با دست یا بازی با مار سمّی است.
تماشای معرکه، رایگان است ولی در حین نمایش یا پس از اتمام معرکه، تماشاگران داوطلبانه به معرکه گیر مبلغی به عنوان هدیه میدهند. معرکهگیری به شکل سنتی آن تقریباً در حال از بین رفتن است و به ندرت در دور و اطراف شهرها اجرا میشود.
نمایش ” معرکه” فراموش شده ترین و کم منبع ترین (نوشتاری، دیداری و شنیداری) شکل نمایش سنتی ایران است که امروز، دیدن نمونه ای از آن شاید ممکن و میسر نباشد. بنابراین بهترین راه برای درک حقیقی این شکل نمایشی، رفتن به سراغ قدیمی ترین و معتبرترین منبع پیرامون معرکه و معرکه گیری در ایران است که در کتاب فتوت نامه سلطانی اثر مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری(قرن ۹ و ۱۰ ه.ق) به چاپ رسیده است. چنانچه گفته شد نخستین بار ملاحسین کاشفی در فتوت نامه سلطانی به تفصیل درباره ارباب معرکه و چگونگی و پیدایش آن مطالبی را نقل میکند.
وی تشابه معرکه و حربگاه را آن میداند که در هر دو مردان هنرمند هنر خود را به تماشا میگذارند و مردم نیز تفرج میکنند. کاشفی ارکان معرکه گیری را پاکیزگی، بیان نیکو، و حسن طلب و ادبِ به معرکه درآمدن را نیز پاکیزگی ،سلام کردن، و یاد خدا میداند معرکه گیر ازنظر وی باید گشاده رو، چالاک،وقت شناس، جاشناس، همت طلب، یادکننده نام استادان و بزرگان، صلواتگیر از حاضران، و رک گو باشد. وی شش جهت معرکه را نیاز، ارادت، کرم، ایثار، حلم، و قناعت برمی شمارد.
کاشفی پنج صفت را کمال معرکه گیری میداند:
اعتقاد پاک،دوری از حسد، توکل، دوری از ریا، و تکبر. هم چنین، آداب و انواع معرکه را برمی شمارد.
کار و کردار معرکه گیران چنان عام و رایج و پربیینده و جالب بوده که برخی از آنان درامثال فارسی باقی مانده است؛ مثل “نه چراغ اﷲ به من بده، نه ریگ توی معرکه ام بینداز” یا “پول نمی دهی، معرکه بر هم مزن” که نشان میدهد تماشای معرکه رایگان بوده است و تنها پس از اتمام معرکه تماشاگران داوطلبانه به معرکه گیر مبلغی به عنوان هدیه می دادند. یا از مثل “سر پیری و معرکه گیری؟” میتوان دریافت معرکه گیری در جوانی ممکن بوده است و به دلیل کارهای پهلوانی پیران توان آن را نداشته اند؛ مثل “خر بیار و معرکه بار کن” ناظر به آن بوده است که درویشان و حقه بازان وقتی که تماشاچیان بازی یا مستمعان نقل آن ها قیل وقال برپا می کرده اند و معرکه شان مختل می شده است اسبابِ بازی یا بساط قصه پردازی خود را بر الاغ بار می کردند و می رفتند.
ریشه مثل “کلاهش پس معرکه است” یا “هرکه ترسو است کلاهش پسِ معرکه است” یا “آدمِ کم رو همیشه کلاهش پسِ معرکه است” این است که وقتی معرکه گیر در حال اجرای کارهایش می شد، اگر کسی از صف اولیها شلوغ و حواس معرکه گیر را پرت میکرد، مردم کلاهش را برمیداشتند و به بیرون معرکه پرت میکردند. او ناچار به دنبال کلاه میرفت و از نمایش عقب میماند؛
سیروس قهرمانی، هنرمند معرکه گیر
سیروس قهرمانی معرکه گیری بود که در سال های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ با انجام حرکات محیرالعقول در شیراز به شهرت رسیده بود؛ او برنامه هایش را در باغ وحش کوچکی که خود ساخته بود، برپا می کرد. سی و پنج سال قبل در باغ وحش شیراز مردی با ریش های بلند و با لباسی از پوست پلنگ یا شیر و خرس، نمایشی برپا میکرد که هر بینندهای شگفت زده میشد.
در سال های آغازین ۱۳۳۰ سیروس قهرمانی معرکه گیر یکه تاز شیراز بود. در کنار این معرکه ها «باغ وحش» کوچکش هم در شیراز کم طرفدار نبود. دیدن چند حیوان در قفس های تنگ برای مردمی که به عمرشان «باغ وحش» ندیده بودند تفریحی متفاوت بود. عکس های معرکه گیری این پهلوان قدیمی برای نخستین بار در “شهرفرنگ” منتشر شد. در این عکس های سیروس قهرمانی مشغول بازی و گاه جنگ با شیر و فیل و یا در حال کشیدن اتومبیل و بلند کردن تیرهای سنگین است.
این معرکه گیر که اکنون بیش از هفتاد و چند سال دارد همچنان در باغ وحش کوچک خود زندگی می کند و از حیونات نگهداری می کند. آخرین عکس ها از وی را دو سال قبل خبرگزاری ایسنا منتشر کرد. خبرنگار این خبرگزاری در گزارش خود از شرایط نامساعد باغ وحش این پهلوان قدیمی به دلیل بی توجهی مسئولان وقت خبرداده بود. وی گفته بود که تمام تواناییهایش را موهبتی از خدا و اهل بیت(ع) میداند؛ “این شیرها تمام زندگی من هستند، اینها همه یادآور اسدالله است، برای من مهم است که این حیوان مورد لطف همه ائمه خصوصا مولا علی(ع) قرار داشته و داستانهای بسیاری از وفاداری آن گفته و نوشته شده است”.