سکانس قتل در حمام سینما را دگرگون کرد

1536

اولین دوره جشنواره بین المللی الگونا در مصر (که از راه نرسیده به یکی از بزرگ‌ترین جشنواره‌های فیلم خاورمیانه بدل شده؛ با دویست هزار دلار جایزه) میزبان فیلمی‌است مستند به نام «هفتاد و هشت/پنجاه و دو» ساخته الکساندرا او. فیلییپ.

این شاید اولین بار باشد که یک فیلم بلند حرفه‌ای به طور کامل درباره یک سکانس از یک فیلم ساخته می‌شود: سکانس مشهور قتل زیر دوش حمام در فیلم «روانی» (۱۹۶۰) اثر آلفرد هیچکاک.

در نبوغ و جایگاه هیچکاک در تاریخ سینما تردید نیست؛ تا آنجا که ساخته شدن یک فیلم نود دقیقه‌ای درباره یک سکانس چند دقیقه‌ای از فیلم او غریب به نظر نمی‌رسد.

این سکانس حیرت‌انگیز – که در دانشکده‌های سینمایی تدریس می‌شود- تاریخ سینما را دگرگون کرد.

هیچکاک بعد از فیلم رنگی پرطراوتی به نام «شمال از شمال غربی»، ناگهان فیلم سیاه و سفید کوچکی ارائه کرد که با بودجه کمی‌ ساخته شده و خودش می‌گوید راضی کردن استودیوها برای ساخت آن از مشکل ترین کارها برایش بوده، اما همین فیلم کوچک، هم نزد عامه تماشاگران بسیار مقبول افتاد -با فروشی باورنکردنی- و هم نزد منتقدان جایگاه ویژه‌ای یافت.

سکانس حمام این فیلم یکی از شوکه‌کننده‌ترین صحنه‌های تاریخ سینماست؛ سکانسی که فیلمبرداری آن هفت روز طول کشید. در این فیلم مستند تصاویر تماشاگران در تالار سینما را می‌بینیم که به هنگام تماشای این صحنه در حال جیغ زدن هستند.

چند نفر از مصاحبه شوندگان هم اشاره می‌کنند که در اولین نمایش‌های فیلم در تالار سینما، صدای جیغ تماشاگران زن از صدای خود فیلم بلندتر بود.

اولین نکته غریب این است که هیچکاک نزدیک به یک ساعت شما را با قهرمان فیلم، دختری با بازی جانت لی، همراه می‌کند و ناگهان او در میانه فیلم در حمام کشته می‌شود.

پیش از هر چیز این بدعت غریبی بود که قهرمان فیلم در میانه فیلم از آن خارج شود، از طرف دیگر کسی باور نمی‌کرد که جانت لی، ستاره سینما، ناگهان در میانه فیلم کشته شود و از داستان بیرون برود.

اما غریب‌تر ساختار حیرت انگیز این سکانس است که تاریخ سینما را تحت تاثیر قرار داد. از سویی شیوه تدوین این فیلم دقیقاً متضاد شیوه تدوین جا افتاده آیزنشتاینی بود و از طرف دیگر نماهای این چنین کوتاه، بیش از این کمتر مشابهی داشت و شیوه غیر معمول و عجیبی به نظر می‌رسید (شاید این سکانس را باید مادر همه ویدئوکلیپ‌های موسیقی امروزی دانست که عمدتا بر مبنای نماهای کوتاه ساخته می‌شوند).

فیلم خوشبختانه تمام وجوه این سکانس را در ارتباط با دنیای پیچیده هیچکاک می‌کاود. فیلمسازان، منتقدان و بازیگران هریک به وجوهی از این سکانس و اهمیت و تاثیر آن اشاره دارند.

جنیفر جیسون لی، ضمن حرف زدن درباره این سکانس، به کمدی تلویزیونی ای که در آن نقش جانت لی را زیر دوش حمام بازی می‌کند اشاره دارد: جایی که او را زیر دوش حمام می‌بینیم، اما زمانی که قاتل پرده را کنار می‌زند، او که در پشت در پنهان شده، بیرون می‌آید و می‌گوید: «ابله، من این فیلم رو پنجاه بار دیدم!»

بدل جانت لی هم در فیلم مورد مصاحبه قرار می‌گیرد؛ کسی که به جای جانت لی، بدن عریان او را می‌بینیم. او درباره فیملبرداری توضیح می‌دهد و به نکات جالبی اشاره دارد، از جمله این که زمانی که چاقو بر روی شکم او نزدیک نافش قرار می‌گیرد، هیچکاک خود چاقو را روی شکم او قرار داده و در واقع حرکت معکوس انجام داده و چاقو را از شکم او دور می‌کند. این نما در فیلم به طور برعکس نمایش داده می‌شود و به این ترتیب به نظر می‌رسد چاقو به شکم او نزدیک می‌شود.

ارتباط این فیلم با دیگر فیلم‌های هیچکاک با اشاره‌های جذابی درباره نگاه این فیلمساز به «مادر» ادامه می‌یابد و از سویی نوع نگاه کاتولیک هیچکاک مورد مداقه قرار می‌گیرد؛ آنجا که برای او -با تربیت سختگیرانه خانواده ای کاتولیک- گناه شخصیت زن اصلی فیلم (دزدی) باید با تقاص همراه باشد و این گناه چیزی نیست که با آب (صحنه دوش گرفتن) پاک شود.

در مورد منابع الهام هیچکاک برای این صحنه، به دو فیلم دهه چهل ژاک تورنور (مردمان گربه‌ای و یوزپلنگ) اشاره می‌شود که اشاره‌های چندان دقیقی به نظر نمی‌رسند اما نمایش صحنه فیلم کمتر دیده شده‌ای از سسیل ب. دومیل، شباهت جذابی را درباره نمای افتادن پرده در این سکانس فیلم هیچکاک و این قدیمی‌ دومیل آشکار می‌کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه