در این مقاله نظرات علیرضا پورشکوری، طراح و گرافیست درخصوص اهمیت توجه به هویت بصری و گرافیک در شبکههای مختلف تلویزیون می خوانیم:
توجه به بسته گرافیکی شبکههای تلویزیونی و هویت بصری نه فقط در تلویزیون ما که در تمام دنیا حائز اهمیت است، آیتمها و موارد مختلفی در این زمینه مورد توجه واقع شده، اما به طور کلی نکته اصلی در این خصوص توجه به دیزاین شبکه است. دیزاین شبکه در راستای رسیدن به مقصود خاص شبکه و هدف نهایی آن است، به همین دلیل در گرافیک تلویزیونی، هراتفاقی که رخ دهد، باید ما را به آن هدف و مقصود خاصی که شبکه دنبال میکند، برساند.
این هدف خاص از طرف شبکه تلویزیونی چیده میشود، یعنی در ابتدا تلویزیون باید گروه فکری از مجموعه آدمهایی که با اهداف شبکه آشنا هستند، داشته باشد تا با مشخص کردن اهداف استراتژیک مجموعه، راه را برای دوستانی که در زمینه هویت بصری کار میکنند، هموار کند تا آنها با زبان گرافیک، هنر، موسیقی، تصویرسازی و… هر المانی که میتواند به جذابیت شبکه کمک کند را برای دیزاین انتخاب کنند.
دلیل تاکید من بر روی کلمه دیزاین این است که یکی از نکاتی که در کشور ما به آن کمتر توجه میشود، همین است. بعضی اوقات کارهای زیبایی انجام میشود که به طور جداگانه آثار گرافیکی خوبی هستند، اما در راستای هدف شبکه نیستند. یعنی به تنهایی از نظر زیبایی شناسی خوب و استاندارد هستند و اصول اولیه در آنها رعایت شده، ولی برای رسیدن به مقصود شبکه مناسب نیستند.
شبکههای تلویزیونی ما هرچقدر بتوانند از هویت بصری بیشتر برای رسیدن گروه هدف مخاطبانشان به سرفصلهایی که جزء استراتژی مجموعهشان است، استفاده کنند، به مقوله دیزاین هم نزدیکتر شدهاند.
مخاطب شناسی
اگر یک شبکه تلویزیونی بعد از انجام کارهای تحقیقاتی به این نتیجه رسید که گروه هدف و مخاطب اصلیاش یک جنس مخاطب خاص است، مثلا خانمهای خانهدار، بچهها، آقایان و خانمهای بازنشسته و کسانی که وقت بیشتری برای تماشای تلویزیون دارند، حتما باید در مرحله دیزاین به تمام خصوصیات مخاطبانش توجه داشته باشد.
مثلا اینکه رنج سنی اکثریت مخاطبان چند سال است؟ چه زمانهایی در شبانه روز بیشتر تلویزیون تماشا میکنند؟ از چه المانها، رنگها و سبک موسیقیایی بیشتر لذت میبرند و سوالاتی از این دست. اینکه ما از چه المانهایی برای ارتباط حسی بهتر با بینندگان شبکه استفاده میکنیم به دیزاین کلی کار بسیار کمک میکند، هرچقدر این نکات کاملتر باشد، دیزاین کلی شبکه بهتر میشود و منجر به تولید محصول مرتبطتر با محتوای شبکه نیز خواهد شد.
اگر چنین اتفاقی رخ دهد محصول تولید شده میتواند ارتباط بهتری با مخاطب بگیرد و بیننده نیز آن را قبول خواهد کرد و در نهایت شبکه به هدفش که جذب مخاطب حداکثری است، میرسد.
مخاطب ناشناسی!
یک ایراد قابل توجه در گرافیک تلویزیون ما وجود دارد و آن این است که سفارش درست و طراحی هدفمندی صورت نمیگیرد، بالاخره باید به این توجه داشت که تمام نکات هویت بصری یک شبکه، فقط به تولید کننده مربوط نمیشود، خیلی اوقات سفارش دهندهها هستند که چون اطلاعات دقیقی از علایق و سلایق مخاطبان خود ندارند، درست سفارش نمیدهند و به همین دلیل محصولی که تولید میشود با شبکه همخوانی ندارد، یعنی آنها مخاطب خود را به درستی درک نکردند و گویا استراتژی مشخصی برای رسیدن به اهداف شبکه ندارد.
البته این اتفاق در شبکههای تازه تاسیس تلویزیون، کمتر افتاده و آن هم به خاطر کادر جوانتر مشغول در این شبکههاست که مقداری به این مسائل و ساختارهای به روز، آگاهتر هستند و به مواردی از این دست توجه میکنند. مقوله عدم تطبیق هویت بصری با اهداف شبکه و ذائقه مخاطب در شبکههای قدیمی خیلی به چشم میخورد، شما اگر سراغ شبکههای قدیمی بروید و از آنها بپرسید استراتژی اصلی شما برای هویت بصری این شبکه چیست و این طرحها برای چه گروه خاصی طراحی شده، احتمالا جواب خیلی مشخصی نمیگیرید.
یکی از دلایل این ماجرا گستردگی مخاطبان این قبیل شبکههاست، یعنی در این شبکهها همه جور برنامهای برای همه اقشار جامعه ساخته میشود و دنبال ارتباط گرفتن با همه مردم است. درحالی که چنین سبک از شبکههای تلویزیونی یک مقوله دیگر است و فرایند تولید مجزایی خواهد داشت.
آزمون و خطا
در طول سالهای اخیر سعی و خطاهایی در زمینه گرافیک شبکههای تلویزیونی انجام شده و در بعضی موارد این تلاشها بدون توجه به نیازهای اصلی شبکه به وقوع پیوسته است. شاید دلیل چنین اتفاقی این باشد که بحث توجه به هویت بصری و گرافیک شبکههای تلویزیونی، یک بحث جدید در تلویزیون ماست و موضوعی است که آکادمیک نبوده و خود دوستان هنرمند برای اولین بار پای کار آمدند، ریسک کردند و به سمت این تولیدات رفتند.
بعضا هم از روی نمونههای خارجی الگوبرداری کرده و شروع به تولید این کارها کردند و نتایجی هم گرفتند. اما نکته اینجاست که هرجا جواب خوبی گرفتیم، همان وادی را ادامه دادیم، هرجا هم نتیجه کار جالب توجه نبود، آزمایش و خطا را ادامه دادیم. اگر به شبکههای تلویزیونی خارجی نگاه کنید، میبینید که آنها به دلیل سابقهدار بودنشان در این زمینه، در طراحی هویت بصری خیلی موفق هستند و مسئله نوپا بودن این موضوع در کشور ما هم از دلایلی است که نباید از آن غافل شد.
از آرم تا دکور
باید به این توجه داشت که بحث هویت بصری شبکههای تلویزیونی صرفا به گرافیک و میان برنامهها و… منحصر نمیشود، طراح گرافیک هویت بصری میتواند در مورد دکورهای برنامههای مختلف آن شبکه یا مدل نورپردازی و حتی پوشش مجریهای برنامه نیز نظر بدهد.
این بحث دایره گستردهای دارد، ولی ما در اکثر مواقع فقط به برخی قسمتها مثل آرم استیشنهای مفهومی شبکه یا بخش اعلام برنامهها توجه میکنیم، درحالی که هویت بصری مفهومی بسیار گسترده دارد که باید به تمام ریزه کاریهای آن دقت شود.
شبکهای در زمینه دیزاین و هویت بصری موفق است که اگر حتی تجهیزات آنها را در کنار تجهیزات دیگر شبکههای تلویزیونی ببینید، در چند ثانیه اول بتوانید حدس بزنید که آنها مخصوص آن شبکه است. این یعنی مسئله دیزاین و برند سازی به درستی رخ داده و شبکه مورد نظر کارش را برخلاف رقبا درست انجام داده است.
اگر شبکهای توانسته به این جایگاه در زمینه هویت بصری برسد، یعنی درست حرکت کرده. در حال حاضر اکثر شبکههای تازه تاسیس ما مثل پویا، امید و مستند گرافیک خوبی دارند اما شبکههای قدیمیتر و سراسری در این زمینه موفق نبودند و باید جدیتر به این بحث ورود کنند.