تغییرات ما، اینترنت، رسانه

902

ظهور اینترنت و رسانه‌های برخط (آنلاین) در محیطی که آن را فضای مجازی می‌نامیم، تأثیرات فراوانی بر شکل و محتوای تولیدات رسانه‌ای گذاشته است. این تأثیرات که در سال‌های نخستین به شیوه‌ای انفجاری در حال تغییر رفتارها و عادات تولیدکنندگان و مخاطبین بود، اندک اندک شکل و رنگ دیگری به خود می‌گیرد؛ عادت به خواندن مطالب کوتاه و فشرده یکی از رفتارهایی است که در پناه رسانه‌های برخط اوج گرفت اما به نظر می‌رسد که در برخی موارد این عادات در حال تغییر است. تحقیقات اخیر یک موسسه درباره الگوی رفتار مطالعه مردم نشان می‌دهد که برخی عادات پیشین مخاطبین در حال بازگشت است. این تغییرات رفتاری تأثیرات فراوانی بر روی رسانه‌ها و مخاطبین ایرانی نیز داشته است.

 

آنچه که اینترنت با رسانه‌های ایران کرد

حضور اینترنت در فضای فعالیت‌های رسانه‌ای نخستین تأثیر خود را در تنوع و ازدیاد منابع خبری گذاشت. رسانه‌ها که تا پیش از آن برای دریافت اخبار و اطلاعات خود متکی به شبکه خبرنگاران خود بودند، اینک با گروه بزرگی از منابع مواجه شده بودند که با شیوه‌های گوناگون اما هدف یکسان اطلاع‌رسانی، داشته‌های خود را در دسترس قرار می‌دادند؛ به نظر می‌رسید آنچه که نیاز است هوشمندی در جستجو و گزینش اطلاعات، دسته‌بندی جدید، و ارائه آن در قالب یک رسانه است.

این نوع آزادی عمل در کنار تنوع و گستردگی منابع، که اغلب رایگان نیز بود، منجر به افول برخی رسانه‌ها به‌ویژه در ایران شد. همزمانی رشد اینترنت با آنچه که در ایران پس از دوم خرداد به بهار مطبوعات معروف شده بود، میدان بزرگی برای خلق آسان رسانه‌های اینترنتی و خبرگزاری‌ها فراهم ساخت. این روند با گسترش سانسور و تعطیلی روزنامه‌ها و نشریات بیش از پیش اوج گرفت. اما حاصل این فرآیند چیزی نبود جز تغییر ماهیت برخی فعالیت‌های رسانه‌ای تا بدان پایه که تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران بر این باور هستند آنچه در بخش بزرگی از رسانه‌های اینترنتی ایران رخ می‌دهد، نه کار رسانه‌ای و تولید محتوا بلکه بازنشر سهل‌انگارانه محتویات سایر سایت‌ها است. اینترنت و فضای مجازی برای رسانه‌های ایرانی مانند تیغ دولبه ای بوده که فواید و مضراتی را همزمان به همراه آورده است.

 

صرف‌نظر از انبوه مواردی که در این زمینه می‌توان برشمرد در اینجا به این نکته می‌پردازیم که در نتیجه آنچه برشمردیم، از یک سو روزنامه‌نگاری به نظر کاری سهل آمده و تنها به هنر گزینش و برداشت (Copy & Past) از مطالب دیگران وابسته است، و از سوی دیگر مخاطبین با انبوهی مطالب یکسان و عموماً سطحی مواجه هستند که نشانه‌های کار رسانه‌ای حرفه‌ای را به همراه ندارد. در این میان نه تنها ارزش محتوایی، صحت اطلاعات، زاویه نگاه روزنامه‌نگار،… فراموش شده، بلکه حتی اشتباهات نوشتاری نیز به سهولت در همه جا تکرار و بازنشر می‌شود.

از طرف دیگر صنعت گزینش و برداشت مطالب دیگران، و بازنشر به نام خود در کنار سایر مؤلفه های رسانه‌های اینترنتی، موجب تغییر ذائقه خوانندگان شده و آنها را به سوی مطالب کوتاه و فهرست‌وار هدایت کرد. این موج با ظهور پیام رسان‌های اینترنتی مانند تلگرام که امکان ارتباطات خارج از نظارت را فراهم ساخته، تشدید شده است.

ماهیت این نوع ابزار ایجاب می‌کند که مطالب کوتاه و مختصر باشد، و این نیز تأثیر فراوانی بر سلیقه محتوایی کاربران داشته. گرچه این عادت در بین مخاطبین ایرانی نیز در حال تغییر است و روزنامه‌نگاران فعال و تیزبین از بررسی بازخوردهای مطالب تولیدی خود در این باره درک روشنی یافته‌اند. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد که این تغییر ذائقه ویژه کاربران ایرانی نیست بلکه در سایر نقاط دنیا نیز می‌توان آن را به روشنی مشاهده کرد. متأسفانه انجام این‌چنین پژوهش‌هایی در دستور کار کارشناسان داخلی قرار نگرفته اما مشاهدات میدانی مشابهت‌های نتایج را تأیید می‌کند.

 

مطالعه الگوی رفتاری مخاطبین رسانه‌های مجازی

بر اساس نتایج مطالعه‌ای که اخیراً بر روی الگوی رفتار مطالعه کاربران آمریکایی در مواجهه با مطالب طولانی انجام شده، توجه به این مطالب در قیاس با مطالب کوتاه در حال افزایش است. گرایش به خواندن مطالب کوتاه در رسانه‌های مجازی با استفاده از رایانه و گوشی‌های هوشمند که مدت‌ها در شیب صعودی بود، اندک اندک تغیر جهت داده و مخاطبین به سمت مطالب طولانی‌تر گرایش پیدا کرده‌اند.

این مطالعه توسط مرکز مطالعاتی Pew بر روی رفتار خوانندگان برخط و مبتنی بر زمان صرف شده توسط آنها بر روی مطالب انجام شده. تحقیقات نشان می‌دهد که توجه به مطالب طولانی در قیاس با مطالب کوتاه‌تر در میان کاربران رسانه‌های برخط که از گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کنند رو به افزایش است. این تحقیق که با بررسی ۱۱۷ میلیون مراجعه کاربران رسانه‌های اینترنتی برای چندین ماه ادامه داشته، چگونگی مواجهه کاربران ۳۰ سایت خبری با تعداد ۷۴،۸۴۰ عنوان مطلب در طول ماه سپتامبر سال ۲۰۱۵ را بررسی کرده است.

در نتیجه این مطالعه روشن شد که برخلاف اندازه کوچک صفحه نمایش گوشی‌های هوشمند و مشکل جابجایی بین برنامه‌ها در این نوع تجهیزات، اما کاربران به طور میانگین زمان بیشتری را برای مطالب طولانی‌تر اختصاص داده‌اند. در حقیقت میزان زمان صرف شده برای مطالب بیش از ۱۰۰۰ کلمه تقریباً دو برابر زمان صرف شده برای مطالب کوتاه‌تر بوده است. همچنین رفتار عمومی کاربران در مواجهه با مطالب ارتباط معناداری با شیوه دسترسی آنها به مطالب (دسترسی مستقیم، دسترسی از طریق شبکه‌های اجتماعی، و…) ندارد. نکته جالب توجه اینکه ۷۴% از بازدیدهای مطالب طولانی در دو روز نخست پس از انتشار انجام شده، در قیاس با ۸۲% برای مطالب کوتاه؛ و در سومین روز میزان ۸۳% از بازدیدهای مطالب طولانی رخ داده بوده در حالی که این مقدار برای مطالب کوتاه‌تر در سومین روز از انتشار معادل ۸۹% بوده است.

مقایسه اجمالی این یافته‌ها نشان می‌دهد که توجه به مطالب طولانی که انتظار می‌رود دارای عمق و غنای بیشتری باشد، در بین کاربران رو به افزایش است و کاربران رسانه‌های برخط در حال بهبود کیفیت و میزان زمان صرف شده برای مطالب هستند.

 

تأثیر تغییرات بر عملکرد رسانه‌ها

نتایج تحقیقاتی از این دست، همواره مورد توجه مدیران و برنامه ریزان رسانه‌ها بوده است. به طور مشخص انتظار می‌رود که تمایل سردبیران به تولید مطالب کوتاه‌تر، کاهش یافته و دامنه تولید مطالب طولانی‌تر که عموماً امکان بررسی دقیق‌تر موضوع طرح شده و غنای بیشتری دارند، افزایش یابد. اما انتظار می‌رود که این تغییر در رسانه‌های ایرانی به اشکال دیگری بروز نماید. متأسفانه ترویج استفاده از منابع عمومی برای ایجاد و نگهداری رسانه‌ها، پدیده‌ای است که یکی از نتایج زیان‌بار آن، کم توجهی به خواست و نظر مخاطب و تلاش برای جلب نظر و اهداف تبلیغاتی جناح تأمین کننده منابع است. شاید بتوان انتظار داشت که رسانه‌ها مطالبی با عمق و غنای محتوایی بیشتری تولید و عرضه کنند. می‌توان توقع داشت افرادی که فقط سایت‌های اینترنتی را بررسی و مطالب دیگران را گزینش و بازنشر می‌کنند، رایانه‌های خود را رها کرده و برای تولید مطالب با منابع واقعی اخبار و اطلاعات به طور مستقیم مواجه شوند.

اما بعید است انتظار برای کشف حوزه‌های جدید محتوایی و موضوعات قابل طرح، در سایه سانسور موجود و رخوت فضای رسانه‌ای برآورده شود. این در حالی است که رسانه‌های فعلی عموماً ناگزیر از بر دوش کشیدن بار مسئولیت‌های جناح‌ها و گروه‌های سیاسی هستند که یکی از بزرگ‌ترین آسیب های وارده به این حوزه است. اقبال سلسله وار رسانه‌ها و حتی روابط عمومی‌های نهادها و سازمان‌های دولتی به ابزارهایی چون کانال‌های تلگرام نشان می‌دهد که بلوغ ماهوی کاربران ایرانی در مواجهه با بهبودهای فناوری چندان هم متوازن صورت نمی‌گیرد.

 

تأثیر تغییرات بر عملکرد مخاطبین

حضور کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌هایی که امکان دریافت نظرات کاربران را می‌دهد، به نحو چشمگیری پر رنگ‌تر از گذشته است. اما فضای اجتماعی همچنان میدان را برای مطالب کوتاه، پر سر و صدا، و اغلب افشاگرانه (در هر مورد) مستعدتر ساخته است. امروز محدودیت‌های فنی کمتری بر سر راه رسانه‌های داخلی وجود دارد و امکانات برای عرضه گسترده محتوای تصویری نیز فراهم شده؛ اما سرعت بهسازی زیرساخت‌ها با سرعت تغییر ذائقه کاربران تناسب ندارد، این در حالی است که تنش‌های اجتماعی و اقتصادی موجود فرصت پرداختن به امورات جدی را سلب نموده است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه