معمولا شرکت ها از مشتریان در مورد کالاها و خدمات خود بازخورد میگیرند. ولی معدود شرکتهایی همان سوالات را از کارکنان خود میپرسند. این از دست دادن یک فرصت استثنائی است.
شهود زیادی می تواند از مربوط کردن سیستم بازخوردهای مشتریان و کارکنان بدست بیاید بویژه در زمانی که دیدگاه کارکنان و مشتریان با یکدیگر همگرا نیست.
اگر از مشتریان خود میپرسید:
“آیا مشکل شما حل شد؟”
یا “آیا ما توانستیم مشکل شما را به راحتی حل کنیم؟
” از کارکنان تان همزمان بپرسید” آیا توانستی مشکل مشتری را حل کنی؟” یا ” آیا منابع و ابزارهای لازم را برای حل مشکل مشتری در اختیار داشتی؟”.
توجه به ترکیب پاسخها به این سوالات شهود جدیدی در مورد مشتریان به شما خواهد داد.
همینطور مدیران میتوانند از این دادهها استفاده کنند تا نیروی انسانی خود را بهتر هدایت کنند، دسترسیهای بیشتری به ابزارها، منابع و اطلاعات مورد نیاز برای حل مشکلات مشتریان فراهم کنند و کارکنانی را که پتانسیلهای رهبری و ایده های نوآورانه دارند، شناسایی کنند.
ترکیب این دو سیستم یک حلقه یادگیری قدرتمندی در سازمان ایجاد میکند و باعث میشود تا کارکنان، بیشتر درگیر کار شوند و شرکت با سرعت بیشتری به نیازها و انتظارات در حال تغییر مشتریان پاسخ دهد.